مدیریت ریسک 1402/09/13 آیا حساب معاملاتی شما در حال آسیب دیدن است؟ آیا احساس ناامیدی و غرق شدن می کنید؟ اگر اینطور است، این درس می تواند به شما کمک کند تا حساب معاملاتی خود را نجات دهید و شروع به ساختن آن کنید. ممکن است شنیده باشید که ۹۰ تا ۹۵ درصد معامله گران در درازمدت شکست می خورند. یکی از دلایل اصلی این شکست، عدم مدیریت ریسک است. معامله گران اغلب اهمیت مدیریت ریسک را درک نمی کنند و نمی دانند که چگونه آن را به درستی انجام دهند. در این درس، به موضوع مدیریت ریسک خواهیم پرداخت. این موضوع ممکن است در نگاه اول خسته کننده به نظر برسد، اما در واقع بسیار مهم و قدرتمند است. مدیریت ریسک به شما کمک می کند تا از ضررهای بزرگ جلوگیری کنید و به طور مداوم سود کسب کنید. در اینجا چند نکته کلیدی در مورد مدیریت ریسک آورده شده است: میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنید. از حد ضرر استفاده کنید. تنوع بخشی را در معاملات خود اعمال کنید. با یادگیری و تمرین اصول مدیریت ریسک، می توانید شانس خود را برای موفقیت در معامله گری افزایش دهید. جنگی را شروع نکن که برای پیروزی در آن آماده نیستی. توضیح: این جمله یک ضرب المثل انگلیسی است که به معنای این است که قبل از شروع هر کاری، باید اطمینان حاصل کنید که برای موفقیت در آن آماده هستید. این جمله اغلب در مورد جنگ به کار می رود، اما می توان آن را در مورد هر زمینه دیگری از زندگی نیز اعمال کرد. در مورد جنگ، این جمله به این معنی است که قبل از شروع یک جنگ، باید مطمئن شوید که نیروهای کافی، تجهیزات کافی و پشتیبانی کافی دارید. همچنین باید مطمئن شوید که اهداف خود را به وضوح می دانید و اینکه آیا این اهداف قابل دستیابی هستند یا خیر. در مورد سایر زمینه های زندگی، این جمله به این معنی است که قبل از شروع هر کاری، باید مطمئن شوید که مهارت ها و دانش کافی دارید. همچنین باید مطمئن شوید که زمان و منابع کافی دارید. به عنوان مثال، اگر می خواهید یک تجارت جدید را شروع کنید، باید مطمئن شوید که تحقیقات خود را انجام داده اید و یک برنامه تجاری دارید. همچنین باید مطمئن شوید که سرمایه کافی برای تأمین هزینه های اولیه خود دارید. یا اگر می خواهید یک پروژه جدید را شروع کنید، باید مطمئن شوید که زمان و منابع کافی برای تکمیل آن دارید. در نهایت، این جمله یک هشدار است که قبل از شروع هر کاری، باید تمام جوانب آن را در نظر بگیرید و مطمئن شوید که برای موفقیت در آن آماده هستید. هرگز قلعه را بدون حفاظ رها نکنید! چه فایده ای دارد که یک ارتش کامل برای جنگ بیرون بیاید و قلعه را با تمام ثروت هایش (طلا، نقره، غیرنظامیان) بدون محافظ و نگهبان رها کند؟ به همین دلیل است که همیشه دفاعی وجود دارد. حتی در ارتش مدرن، همیشه یک "گارد ملی" در حالت آماده باش وجود دارد که در صورت حمله هر کشوری منتظر و مراقب است. حقیقت این است که انسان ها همیشه از آنچه برایشان مهم است دفاع کرده اند، پس چرا از پول خود دفاع نکنید!?!?! شما با محافظت، طولانی کردن و رشد حساب معاملاتی خود، آن را در وهله اول و مهمتر از همه محافظت می کنید. سپس، شما می توانید به دنبال معاملات برنده بالقوه بروید. به خاطر داشته باشید، "قوانین تعامل 101 برای معامله": هرگز حساب بانکی خود را هنگام خروج برای "نبرد" معامله بدون محافظ رها نکنید. حالا، دقیقاً این برای شما به عنوان یک معاملهگر به چه معناست و مهمتر از آن، چگونه این کار را انجام میدهید؟ به این معنی است که شما تا زمانی که یک برنامه معاملاتی جامع نداشته باشید، معامله زنده را با پول واقعی شروع نمی کنید. برنامه معاملاتی شما باید چیزهایی مانند ریسک شما در هر معامله چیست را مشخص کند. چه مقدار پول را می توانید در هر معامله از دست بدهید؟ مزیت معاملاتی شما چیست و قبل از اینکه ماشه یک معامله را فشار دهید، باید چه چیزی را در نمودارها ببینید؟ البته، موارد بیشتری در یک برنامه معاملاتی وجود دارد، اما اینها برخی از مهمترین بخش ها هستند. برای اطلاعات بیشتر، به الگوی برنامه معاملاتی که در دوره های خود ارائه می دهم مراجعه کنید. من هرگز بدون اینکه باور کنم شانس خوبی برای برنده شدن دارم (سیگنال اکشن قیمت با احتمالی بالا با همگرایی)، وارد "نبرد معامله" نمی شوم، اما همیشه فرض می کنم که ممکن است ببازیم (زیرا هر معامله ای می تواند ببازد)، بنابراین همیشه مطمئن می شوم که دفاع من نیز وجود دارد! چرا "معامله گر خوب بودن" کافی نیست… استفاده بیش از حد از اهرم، که به عنوان "ریسک های احمقانه" یا ریسک های بزرگ احمقانه نیز شناخته می شود، دلیل اصلی انفجار حساب های معاملاتی و شکست است. این همچنین دلیل است که چرا حتی بهترین معامله گران نیز می توانند منفجر شوند و تمام پول خود یا پول تمام مشتریان خود را از دست بدهند و ممکن است حتی در سال های اخیر در مورد انفجار برخی صندوق های پرخطر شنیده باشید که این به دلیل اهرم بیش از حد و همچنین تقلب در برخی موارد است. در وبلاگ محبوب خود "دلار برهنه"، اسکات سی. جانستون، نویسنده، درباره اینکه چگونه بسیاری از مدیران صندوقهای پرخطر با مشخصات بالا، حسابهای سرمایهگذاری صد میلیون دلاری را خراب کردهاند، صرفاً به این دلیل که سرمایه را به درستی محافظت نکردهاند، بحث میکند. می بینید، فقط به یک معامله گر بیش از حد اعتماد به نفس یا "خودخواه" نیاز است تا خود و دیگران را متقاعد کند که او "مطمئن" به چیزی است و سپس موقعیتی با اهرم بیش از حد ایجاد کند که منجر به فاجعه می شود. نکته اینجاست که... بسیاری از "معامله گران خوب" در جهان وجود دارند و بسیاری از آنها حتی توسط بانک های بزرگ و شرکت های سرمایه گذاری مانند گلدمن ساکس و دیگران استخدام می شوند. با این حال، همه آنها به اندازه کافی دوام نمی آورند تا بازده قابل توجهی ایجاد کنند، زیرا آنها به سادگی توانایی ذهنی برای مدیریت ریسک، برنامه ریزی برای زیان و اجرای صحیح و مداوم حفظ سرمایه در طول دوره های طولانی را ندارند. یک "معامله گر خوب" فقط کسی نیست که بتواند نمودار را بخواند و حرکت بعدی آن را پیش بینی کند، بلکه کسی است که می داند چگونه ریسک را مدیریت کند و ریسک سرمایه و قرار گرفتن در معرض بازار را کنترل کند و این کار را به طور مداوم در هر معامله انجام می دهد. اگر مهارت های حفظ سرمایه شما ضعیف باشد، در معامله بازنده خواهید بود، این فقط ریاضی است، ساده و واضح. به همین دلیل است که برخی از بهترین معامله گران (تکنسین های نمودار) و تحلیلگران بازار به عنوان "هیچکس" به پایان می رسند. اگر می خواهید در بازار "کسی" باشید، باید حفظ سرمایه را یاد بگیرید و این کار را برای همیشه و بارها انجام دهید. چرا مدیریت ریسک مرا هیجان زده می کند! برخلاف باور عمومی، مدیریت ریسک یک جنبه جذاب و ضروری از معامله گری است. چرا؟ به زبان ساده، این پایه و اساس کسب درآمد در بازارها است. علیرغم اهمیت آن، بسیاری از معامله گران مدیریت ریسک را نادیده می گیرند و آن را به عنوان یک کار آینده یا با اتخاذ بهانه های بی اساس، رد می کنند. با این حال، مدیریت ریسک باید تمرکز اصلی هر معامله گری باشد. این غفلت اغلب ناشی از عدم درک قدرت واقعی مدیریت پول موثر است. بیایید به این مفهوم مهم بپردازیم: چرا مدیریت ریسک بسیار قدرتمند است؟ مدیریت ریسک قدرتمند است زیرا به شما این امکان را می دهد که از ضررهای خود محافظت کنید. وقتی می توانید ضررهای خود را محدود کنید، می توانید در معاملات طولانی مدت بمانید و اجازه دهید سود شما در نهایت ضررهای شما را جبران کند. در اینجا یک مثال ساده آورده شده است: فرض کنید شما یک معامله گر هستید که 1000 دلار در حساب خود دارید. شما یک معامله انجام می دهید که 50 دلار سود بالقوه دارد، اما ریسک 100 دلاری نیز دارد. اگر معامله شما به سود برسد، 50 دلار سود خواهید کرد. اما اگر معامله شما به زیان تبدیل شود، 100 دلار از دست خواهید داد. با این حال، اگر از مدیریت ریسک موثر استفاده کنید، می توانید ضرر خود را به 50 دلار محدود کنید. در این صورت، اگر معامله شما به زیان تبدیل شود، تنها 50 دلار از 1000 دلار خود را از دست خواهید داد. این بدان معناست که می توانید 20 معامله زیان آور را پشت سر بگذارید و هنوز هم 1000 دلار خود را حفظ کنید. در نهایت، اگر می خواهید در بازارها موفق شوید، باید بتوانید ضررهای خود را محدود کنید. مدیریت ریسک موثرترین راه برای انجام این کار است. چگونه مدیریت ریسک را انجام دهیم؟ مدیریت ریسک موثر شامل چند مرحله ساده است: یک حد ریسک واحد تعیین کنید. حد ریسک واحد مقدار پولی است که شما مایل هستید در هر معامله ریسک کنید. از یک سیستم مدیریت اندازه پوزیشن استفاده کنید. سیستم مدیریت اندازه پوزیشن به شما کمک می کند تا حد ریسک واحد خود را در هر معامله رعایت کنید. از یک سیستم مدیریت توقف ضرر استفاده کنید. سیستم مدیریت توقف ضرر به شما کمک می کند تا ضررهای خود را محدود کنید. با پیروی از این مراحل ساده، می توانید مدیریت ریسک موثر را یاد بگیرید و شانس خود را برای موفقیت در بازارها افزایش دهید. نتیجه مدیریت ریسک یک مهارت ضروری برای هر معامله گر است. با یادگیری مدیریت ریسک موثر، می توانید از ضررهای خود محافظت کنید و شانس خود را برای موفقیت در بازارها افزایش دهید. چرا مدیریت ریسک بسیار قدرتمند است و چگونه از آن استفاده کنیم: رمز موفقیت در کسب درآمد ثابت از بازارهای مالی در طول زمان چیست، به طوری که بتوانید از طریق معامله امرار معاش کنید؟ بسیار ساده است؛ آنقدر در بازار بمانید تا استراتژی معاملاتی شما به نفع شما عمل کند. با این حال، اکثر معامله گران به دلیل مهارت های ضعیف مدیریت سرمایه، مدت ها قبل از اینکه این اتفاق بیفتد، حساب های خود را منفجر میکنند. امیدواریم یاد بگیرید که خودتان این وضعیت را برطرف کنید. در اینجا نحوه کسب درآمد به عنوان یک معاملهگر آمده است: تمام ضررهای خود را زیر یک سطح دلاری خاص که از قبل بهعنوان مبلغ ریسک 1R شخصی خود تعیین کردهاید، محدود کنید که در هر معاملهای آمادگی از دست دادن آن را دارید. لبه خود را به درستی معامله کنید و بگذارید در طول زمان بازی کند تا بین بازندههای کوچکتر برندههای بزرگتری داشته باشید. صادقانه بگویم، این خلاصه همه چیز است. اما اکثر معاملهگران کل موضوع را پیچیده میکنند و بارها و بارها به خودشان شلیک میکنند تا اینکه پولی برایشان باقی نماند. اکنون، در تصویر زیر، میخواهم ببینید چه اتفاقی میافتد و آن را درک کنید و سپس آن را فوراً در معاملات خود اجرا کنید. آنچه نمودارهای زیر نشان میدهند این است که: درصد برد چندان مهم نیست. در مثال زیر، نرخ برد حدود 20٪ است و معاملهگر همچنان پول درآورد! چگونه؟ مدیریت صحیح سرمایه ریسک. توجه کنید که چگونه همه زیانها به یک اندازه هستند اما برخی از برندگان 4R یا 6R هستند؟ این چیزی است که عملکرد معاملاتی برنده به نظر می رسد. داشتن چند برنده 2R نیز خوب است. شما باید وسواس ذهنی به حفظ سرمایه داشته باشید. حداکثر مبلغ ریسک 1R دلاری خود را دارید و سپس باید تصمیم بگیرید که چقدر پول میخواهید در هر معامله با آن مبلغ 1R یا کمتر ریسک کنید، اما هرگز از آن فراتر نمیروید. در تصویر زیر خواهید دید که حداکثر 1R 100 دلار در هر معامله بود. بله، زیانها بیشتر از بردها بود، اما به دلیل اینکه مدیریت/حفظ سرمایه بسیار منظم و منظم بود، برندهها بیش از بازندهها را جبران کردند! بگذارید این مثال به عنوان هشداری برای کسانی از شما باشد که حفظ سرمایه منظم را تمرین نمیکنند. این مثالها را مطالعه کنید و بروید و شروع به تمرین آن در دنیای واقعی کنید. چطور مدیریت پول را به کار می گیرید؟ من در سالهای گذشته در چندین مقاله درباره ایدهها و نظریههای خودم در مورد مدیریت پول نوشتهام. موضوعاتی که پوشش دادهام عبارتند از: ریسک/پاداش: ریسک/پاداش معیاری است که با آن ریسک و پاداش بالقوه یک معامله را تعریف میکنیم. اگر ریسک/پاداش در یک معامله منطقی نیست، باید از آن صرف نظر کنیم و منتظر یک معامله بهتر باشیم. در مورد آن در مقالات زیر بیشتر بخوانید: قانون 2٪ در مقابل ریسک ثابت: فلسفههای مختلفی در مورد مدیریت ریسک وجود دارد و متأسفانه بسیاری از آنها چیزی بیش از مزخرف نیستند و در نهایت به معاملهگران تازه کار آسیب میرسانند تا اینکه به آنها کمک کنند. مقاله زیر را بخوانید تا متوجه شوید که چرا یکی از سیستمهای مدیریت ریسک محبوب، “قانون 2٪”، شاید ایدهآلترین راه برای کنترل ریسک در هر معامله نباشد: قرار دادن حد ضرر: قرار دادن حد ضرر تأثیر مستقیمی بر مدیریت ریسک دارد زیرا جایی که شما حد ضرر خود را قرار می دهید تعیین می کند که چه اندازه موقعیت تجاری می توانید تجارت کنید و اندازه موقعیت نحوه کنترل ریسک شماست. این مقاله را بخوانید تا بیشتر بدانید: اندازه پوزیشن: اندازه پوزیشن فرآیند واقعی وارد کردن تعداد لات یا قرارداد (اندازه پوزیشن) است که در یک معامله خاص معامله می کنید. این فاصله حد ضرر همراه با اندازه موقعیت است که تعیین می کند چقدر پول در یک معامله ریسک می کنید. در اینجا بیشتر بیاموزید: قرار دادن اهداف سود: قرار دادن اهداف سود و همچنین کل فرآیند سودآوری می تواند به راحتی بیش از حد پیچیده شود. نمیگویم که «آسان» است، اما قطعاً باید در مورد آن چیزهایی بدانید که به آسانتر کردن آن کمک میکند. در اینجا بیشتر بیاموزید: روانشناسی خروج از معامله: اگر از قبل نمی دانید، به زودی متوجه خواهید شد که خروج از یک معامله واقعاً می تواند ذهن شما را به هم بزند. شما باید هر آنچه ممکن است در مورد خروج از معامله و به طور خاص روانشناسی همه آن بدانید، قبل از اینکه بتوانید به امید موفقیت از معاملات خارج شوید. میتوانید در اینجا در مورد خروج از معامله بیشتر بیاموزید: نتیجه اکثر معاملهگران در نهایت بیش از حد روی جنبههای اشتباه معامله تمرکز میکنند و وقت خود را صرف آن میکنند. بله، استراتژیهای معاملاتی، ورود به معامله، تحلیل تکنیکال همگی مهم هستند و شما باید بدانید که چه کار میکنید و یک برنامه معاملاتی داشته باشید و درک کنید که لبه شما برای کسب درآمد چیست. اما این چیزها به تنهایی کافی نیستند. شما به "سوخت" مناسبی نیاز دارید تا در بازارها پول در بیاورید. آن "سوخت" مدیریت ریسک است. شما باید مدیریت ریسک را درک کنید و بدانید که چقدر مهم است و چگونه آن را در معاملات خود اجرا کنید. امیدوارم این درس به شما در مورد آن بینشی داده باشد. اگر می خواهید بهتر بفهمید که چگونه معامله اکشن قیمت، روانشناسی معامله و مدیریت پول برای تشکیل یک رویکرد معاملاتی کامل با هم کار می کنند، به آموزش، مطالعه و تجربه بیشتری نیاز خواهید داشت. برای شروع، دوره آموزشی معامله اکشن قیمت پیشرفته من را بررسی کنید و از "چرخ همستر" که مهارتهای ضعیف مدیریت ریسک ایجاد میکند (تکرار همان اشتباهات بارها و بارها) خارج شوید و یاد بگیرید که یک حرفه ای چگونه در بازار فکر میکند و معامله میکند.